به سردی یخ به قلم ملیکا کاظمی
پارت بیست و چهارم
زمان ارسال : ۵۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 9 دقیقه
***
«فلش بک»
چهار روز قبل، شب مهمانی...
نگاهی به مرد ناشناس روبه رویم انداختم. چهرهی ترسناکی داشت و چشمانش خاطرم را میآزرد.
- من و یادت هست عروسک؟!
چشم بستم، مگر میشود فراموشش کنم.
او کسی بود که پیوسته ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
دنیا
۱۸ ساله 00حاجیییی من چرا هی دارم گیج تر میشم این ادم برفی آدمه یا ادم برفی؟😂 اگه ادم برفیه پس چجوری میتونه حرف بزنه؟ اگه میتونه حرف بزمه چرا هیچکس غیر از برفین اونو نمیبینه؟ چرا من با ورود این گیج شدم😭